خدای را شکر
پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۵
/
بازدید : ۲۵۴
هفته پر از ترس و اضطرابی بود که خدا رو شکر ختم بخیر شد و جواب آزمایشات خواهر کوچیکه همه خوب بود
اضطراب خودم هم بعد از شنیدن این خبر و صد البته متوسل شدن به خالق هستی خیلی خیلی بهتر شد!
و وسط این همه بلبشو دیروز یه عدد خواستگاری سر مزرعه گندم داشتم :دی
درسته هنوز هم یه مقداراز اون نحوست توی خانواده که نمونه اش هم تصادف جزی برادر کوچیکه و مسمومیت دیروزش بوده هست
منتهی الان توی این لحظه حالم خوبه و یجورایی درگیر نیو لایف استابلم هستم :دی
پ.ن
طلسم یا چشم زخم یا هرچه که باعث این اتفاقا اخیر شده امیدوارم بزودی زود برطرف بشه