نمایش
شنبه ۱۵ اسفند ۹۴
/
بازدید : ۱۷۷
یه مقدار از صحنه رو خودم چیدم و ی مقداری رو هم ملت اطراف چیده بودند بعد تموم شدنش درها رو بستم و نه اجازه دادم شخصیت جدیدی وارد صحنه بشه ،نه بطور کامل نقشی و حذف کردم و نه تغییری توی فیلمنامه دادم. نشستم یه گوشه و برای مدت طولانی به تکرار ماجراهای قابل پیشبینی نگاه کردم اونقدر ک کم و کاستیاش دیگه ب چشمم نمیومد اصلا همین حس عادت بود ک امنیت هم آورد و این شد که نمایش بدون تغییری مدام تکرار میشد و تکرار میشد!
درسته که دلم از تایم رفته میسوزه ولی بازم خوبه که بیش از این تکرار نشد!