دلتنگ توام جانا
یک سال پیش این موقع نمیدونم خواب بودی ،تو پذیرایی نشسته بودی پا گوشی، و یا با ماشین بیرون بودی، نمیدونم.
فقط میدونم فکرشم نمیکردی سال دیگه این موقع، حدود ده ماهه که زیر خاک رفتی. فکرشم نمیکردی با یه تصادف اونم توی مسیری هر روزت این اتفاق برات افتاده باشه. قطعا وحشت میکردی اگر میفهمیدی فقط طی سه هفته، تو، فاطمه ، ارشیا زندگی رو ترک میکنین
به ذهنتم نمیرسید ماشینی که اینقدر بهش میرسیدی بشه یه آهن پاره، باورت نمیشد اگر بهت میگفتن تا سال دیگه دزد میزنه به خونه و لوازم همه مون رو میبره، و با همه اینها ما هنوز هستیم و به زندگی نسبتا عادیمون بدون تو ادامه میدیم.