مادر بزرگ خوشبخت من
يكشنبه ۱۷ آبان ۹۴
/
بازدید : ۱۳۹
اگر منظور از خوشبختی لذت بردن از زندگی باشه، بنظرم مادر بزرگ خدا بیامرزم خیلی از من و آدم های اطرافم خوشبخت تر بوده و از زندگیش لذت برده .حتی با وجود اینکه نتونسته بوده توی عمرش کتابی بخونه ،فیلم آنچنانی پر مفهومی ببینه و حتی پای بحث و گفتگو ومستندهای فلاسفه و عرفا و دانشمندانی که دنبال علت خلقت و اثبات خالق هستی و رد اون بودند نشسته باشه
براحتی و توی سنی ک نیاز داشت ازدواج کرد و از در کنار همسر بودن و زندگی مستقل داشتن لذت برد.با بدنیا آوردن از لذت مادر بودن چشید.و همینطور داشتن عروس و داماد و نوه و نتیجه.توی تموم طول زندگیش ب یه قدرت مافوق طبیعت اعتقاد داشت که همیشه همین اعتقادش باعث شد توی سختی و تنهایی هاش کمتر لطمه بخوره.با لذت و عشق به زندگی خورد،پوشید ،گشت، و با آسای ش خوابید ،بدون اینکه باعث آزار کسی بشه یا حقی از کسی ببره.و در نهایت توی سن هفتاد و خورده ای به راحتی با امید به زندگی بعد یبدون درد و رنجی از این دنیا رفت.
حالا هرچقدر هم از نظر ما ها اون بی سواد بود و بی دانش زیسته و میتونسته مثل زنان ملل دیگه چه ها کنه و نکرده پس خوشبخت نبود !اون طعم خوشبختی و لحظات بزرگ زندگی رو چشید ه و شاد بوده