حس زندگی
شنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۶
/
بازدید : ۲۰۶
بیشتر از اینکه توی زمان حال باشم توی گذشته و بررسی اشتباهات و کم کاری هاش ام.
اینکه چرا از فلان موقعیت استفاده نکردم یا فلان مهارت رو یاد نگرفتم و ...
فکر کردن بهشون غمگینم میکنه و ناامید. راستش خیلی وقته که ذوق و هیجانی نداشتم البته بجز اون روز کارگر و لوح تقدیرش که عجیب بهم چسبید. موقع گرفتنش یاد دوران تحصیل و لوح های تقدیری که از مدرسه و اداره بابا میگرفتم افتادم یه آن رفتم توی همون حال و هوا! هوای خوب دوران نوجوونی.
چه ذوق و شوقی چه آرزوهایی چه دید روشنی !
الان ولی حس میکنم واسه همه چیز دیر شده حتی واسه شروع یه رابطه عاشقانه!
واقعا نمیدونم باید چکار کنم!