روزگار من

97

/ بازدید : ۲۵۱
مجید همیشه کنار سفره هفت سینمون بود . همیشه هم قبل سال تحویل حمام میکرد و لباس مرتب میپوشید. البته این  رسم خونه ما بود.  سفره هفت سین پهن باشه همه هم مرتب و پاکیزه کنارش بنشینن تا سال تحویل بشه بجز امسال...
امسال نه خونه خودمون بودیم نه شاد بودیم نه مجید بود و نه دوره سفره بودیم
امسال اشک مامانی بود هق هق نرگس بود گریه من و نسرین بود.
مامانی اصرار داشت سال تحویل بریم کنار مجید بشینیم ولی اقوام نگذاشتن، با حرف اینکه شب چهارشنبه است و موقع سال تحویل خوبیت نداره اهل قبور برید نه آوردن توی کار!
هرچند فرداش رفتیم و هفت سین رو اونجا براش چیدیم
پنجشنبه براش همونجا کیک تولد بردیم
ولی بازم دلمون آروم نمیشه مغزمون نمیپزیره که مجید دیگه نیست
که اینقدر الکی رفتتتتتتتتتتتت

۰
About Me
گاهی لازمه بشینیم و با خودمون درد دل کنیم
گاهی هم شادیهامون رو باید با خودمون تقسیم کنیم!
و اون کسی که باید بیشتر از همه بهش احترام بزاریم کسی نیست جز همین خودمون!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان